بسم ربی
شاید چون اولین اردوی کویریم بود جالب بود !
تو سکوت و ظلمات مطلق روی رمل سرد و خشک دراز کشیدن و ستاره به ستاره مسیر کهکشانو دنبال کردن! طی کردن مسیر قنات و رسیدن به آخرش و دور هم نشستن و گوش دادن صدای آب بدون هرگونه صدای اضافی ای ! اینکه از سیف قنات هم آب میریخت رو سر و رومون هم خوب بود ( اگرمن جای اون قنات کَن بودم شاید از هر طرف ۲۰ سانت بیشتر میکندم تا بشه به صورت عرضی رد شد -_- !!!!)
+ذاتا ملت ی هستیم . به اسم سافاری(!) بچه هارو سوار پاترول میکردن و رو جاده کفی یه دور میزدن برمیگشتن! خب هیجانش کو ؟؟؟
+ تقریبا اصلا عکس نمیگیرم! ترجیح میدم از جایی که هستم لذت ببرم :))
و اصلا نتونستم درک کنم اونایی که از ۲۴ ساعت ، ۲۵ ساعت مشغول عکس گرفتن بودن! و الان با پست و استوری و عکس پروفایلاشون دارن کورمون میکنن -_-
از چیه این سفر لذت بردین؟ شایدن از من بیشتر لذت بردنش!!!
شاید اینکه کلا عکس نمیگیرم هم بی تاثیر نباشه :) و شاید چون خوش عکس نیستم هم تو این مورد بی تاثیر نباشه ! مهم نیست :)
من که از تنهاییِ تو سکوت و ظلمات کویر لذت بردم!
+خدایا وقت سرما خوردن بود؟ با این حجم کار و درس؟ :(
درباره این سایت